به گزارش واحد روابط عمومی مرکز: تیم کوهنوردی بانوان مرکز قلب و عروق شهید رجایی توانستند از مورخ 22 لغایت 23 تیرماه از قلعه الموت و دریاچه اوان دیدن نمایند.این برنامه توسط اداره نیروی انسانی واحد رفاه و تربیت بدنی مرکز برنامه ریزی و اجرا شد.
قلعهٔ الموت یا دژ الموت مقرّ حسن صباح یکی از قلاع تاریخی ایران است. دژ الموت در منطقه الموت قزوین شمال شرقی روستای گازرخان (قصر خان) قرار دارد. موقعیت قلعه بر فراز صخرهای به بلندای ۲۱۶۳ متر از سطح دریا که بلندی صخره از زمینهای پیرامون خود ۲۰۰ متر و گستره دژ ۲۰۰۰۰ متر مربع میباشد. این کوهستان از نرمهگردن شروع شده و به طرف غرب ادامه پیدا کرده است. صخرههای پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شدهاند.
پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی است که کوههودکان با فاصلهای نسبتاً زیاد بر آن مشرف است. این قلعه یکی از جاذبههای گردشگری الموت محسوب میشود. این دژ به عنوان پایگاه مرکزی فعالیت حسن صباح بنیادگذار حکومت نزاریهاسماعیلیان (حشاشین) و دیگر رهبران آنها به شمار میرفت. به دلیل شرایط سخت جغرافیایی، این دژ از دسترسی خلفای بغداد و سپاهیانش به دور بود و دستیابی بر آن بسیار سخت.
امروزه بخش بزرگی از برج و باروی این بنای سترگ ویران شده است. برماندهای این اثر تاریخی در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۲۵۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
لعهٔ الموت را مردم محل «قلعه حسن» مینامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. قسمت باختری که دارای ارتفاع بیشتری است به نام جورقلا (یعنی قلعه بالا) و پیلاقلا (یعنی قلعه بزرگ) خوانده میشود. طول قلعه حدود ۱۲۰ متر و عرض آن در نقاط مختلف بین ۱۰ تا سی ۳۵ متر متغیر است. دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعهٔ بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کمتر از سایر قسمتها آسیب دیدهاست. طول آن حدود ۱۰ متر و ارتفاع آن بین ۴ تا ۵ متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شرقی این اتاق، دیواری به ارتفاع ۲ متر وجود دارد که پی آن در سنگ کنده شده و پشت کار آن نیز از سنگ گچ بنا شدهاست و نمای آن از آجر میباشد. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق در داخل سنگ کوه کندهاند.
در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملاً تخلیه بکنند، دوباره پرآب میشود. احتمال میدهند که این چاله با حوض جنوبی ارتباط داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول ۱۲ متر و پهنای ۱ متر قرار دارد که از سطح قلعه پایینتر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول ۸ متر و عرض ۵ متر در سنگ کندهاند که هنوز هم بر اثر بارندگیهای زمستان و بهار پر از آب میشود. در کُنج جنوبغربی این حوض، درخت تاک کهنسالی که همچنان سبز و شاداب است، جلب توجه میکند.
این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد، همان محلی است که حسن صباح مدت ۳۵ سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری مینمودهاست. در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانوادههای آنها ساکن بودهاند در حال حاضر، آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقیمانده است. در جانب شمال این دیواره، ۱۰ آخور برای چارپایان، در داخل سنگ کوه کنده شده است. گذشته از آثار دیوار جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع ۲ متر هم چنان پابرجاست؛ ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمیشود. در این سمت، سه آبانبار کوچک در دل سنگ کندهاند و چند اتاق نیز در سنگ ساخته شده که در حال حاضر ویران شدهاند. بین دو قسمت قلعه؛ یعنی قلعهبالا و پایین، میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن، دیواری محوطه قلعه را به دو قسمت تقسیم کردهاست. در حال حاضر، در میان میدان آثار فراوانی به صورت تودههای سنگ و خاک مشاهدهمیشود که بیشک باقیمانده بناها و ساختمانهای فراوانی است که در این محل وجود داشته که اکنون ویران گشتهاند.
بهطور کلی باید گفت، قلعهالموت که دو قلعه بالا و پایین را در بر میگیرد، به صورت بنای سترگی بر فراز صخرهای سنگی بنا شده و دیوارهای چهارگانه آن به تبعیت از شکل و وضع صخرهها ساخته شدهاند؛ از اینرو عرض آن بهخصوص در قسمتهای مختلف فرق میکند. از برجهای قلعه، سه برج گوشههای شمالی و جنوبی و شرقی همچنان برپایاند و برج گوشه شرقی آن سالمتر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمالشرقی قرار دارد. مدخل راه منتهی به دروازه، از پای برج شرقی است و چند متر پایینتر از آن واقع شده است. در این محل، تونلی به موازات ضلع جنوبشرقی قلعه به طول ۶ متر و عرض ۲ متر و ارتفاع ۲ متر در دلسنگها کنده شدهاست. با گذشتن از این تونل، برج جنوبی قلعه و دیوار جنوبغربی آن، که روی شیب تخته سنگ ساخته شدهاست، نمایان میگردد.
این دیوار بر دشت وسیع گازرخان که در جنوب قلعه قرار دارد، مشرف است؛ به نحوی که درهٔ الموت و رود جاری دیده میشود. راه ورود به قلعه با گذشتن از کنار برج شرقی و پای ضلع جنوبشرقی، به طرف برج شمالی میرود. از آنجا که راه ورود آن در امتداد دیوار، میان دو برج شمالی و شرقی، واقع شده است استحکامات این قسمت، از سایر قسمتها مفصلتر است و آثار برجهای کوچکتری در فاصله دو برج مزبور دیده میشود. دیوارهای اطراف قلعه و برجها، در همه جا، دارای یک دیوار پشتبندی است که ۸ متر ارتفاع دارد و به موازات دیوار اصلی بنا شدهاست و ضخامت آن به ۲ متر میرسد. از آنجا که در تمام طول سال، گروه زیادی در قلعه سکونت داشته به آب فراوان نیاز داشتهاند؛ سازندگان قلعه با هنرمندی خاصی اقدام به ساخت آب انبارهایی کردهاند و به کمک آبروهایی که در دل سنگ، از فاصلهٔ دور، آب را بر این آب انبارها جاری مینمودهاند.
در پای کوهالموت، در گوشهٔ شمالشرقی، غار کوچکی که از آبروی مجراهای قلعه بوده، دیدهمیشود. آب قلعه از چشمهکلدر که در دامنهٔ کوه شمال قلعه قرار دارد، تأمین میشدهاست. مصالح قسمتهای مختلف قلعه، سنگ،[۴] ملاتگچ، آجر، کاشی و تنپوشههای سفالی به قطر ۱۰ سانتیمتر است. آجرهای بنا که مربع شکل و به ضلع ۲۱ سانتیمتر و ضخامت ۵ سانتیمترند، در روکار بنا به کار بردهشدهاند. در ساختمان دیوارها، برای نگهداری دیوارها و متصل کردن قسمتهای جلو برجها به قسمتهای عقب، در داخل کار، کلافهای چوبی بهطور افقی به کار بردهاند. از جمله قطعات کوچک کاشی که در ویرانههای قلعه به دست آمده، قطعهای است به رنگ آبیآسمانی با نقش صورت آدمی که قسمتی از چشم و ابرو و بینی آن کاملاً واضح است. امروزه در دامنهٔ جنوبی کوههودکان که در شمال کوه قلعهالموت واقع شده است، خرابههای بسیاری دیده میشود که نشان میدهد روزگاری بر جای این خرابهها، ساختمانهای بسیاری وجود داشته است.
در حال حاضر، اهالی محل خرابههای این محوطه را دیلمانده، اغوزبن، خرازرو و زهیرکلفی مینامند. همچنین در سمت غرب قلعه، قبرستانی قدیمی معروف به اسبهکلهچال وجود دارد که در بالای تپهٔ مجاور آن، بقایای چند کورهٔ آجرپزی نمایان است. در قلهٔ کوههودکان نیز پیهسوزهای سفالین کهن به دست آمدهاست. سال بنای قلعهالموت در کتاب نزههالقلوب حمدالله مستوفی، دویست و چهل و شش ه -. ق ذکر شده که همزمان با خلافت المتوکل خلیفهٔ عباسی میباشد.
تنها راه ورود به قلعهٔ الموت در انتهای ضلع شمال شرقی، چند متر پایینتر از برج شرقی دژ واقع شده که کوههودکان با فاصلهٔ نسبتاً زیاد بر آن مشرف است. در این محل تونلی در تخته سنگ بریده شده که دارای ۶ متر طول، ۲ متر عرض و ۲ متر ارتفاع است. در دامنهٔ جنوبی کوه قلعه، خندقی به طول تقریبی ۵۰ متر و ۲ متر عرض کنده و آنرا از آبی که از داخل قلعه میآمده پر میکردهاند تا هیچ راه نفوذی از آن جبهه متصور نباشد. بر روی دامنههای دیگر نیز هرجا بیم بالا رفتن مهاجمان میرفته خندقهایی کنده شده و دیوار بالایی آنها را مورب برآوردهاند تا امکان هر عبوری را محدود نماید.
این قلعه در شوال ۶۵۴ هجری قمری بهدستور هلاکوخانمغول به آتش کشیده و ویران شد و از آن پس بهعنوان تبعیدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از سال ۹۳۰ هجری قمری و ابتدای حکومت شاه تهماسب صفوی تا سال ۱۰۰۶ هجری قمری قلعه کالبدی سالم داشته است.
متأسفانه حفاریهایی که در دورهٔ قاجار برای یافتن گنج در قلعهٔ الموت انجام شده، سبب ویرانی آن شدهاست.
حمدالله مستوفی دربارهٔ این قلعه گفته است که این بنا به دست «داعی الی الحق حسن بن زید» بنا شده است. حسن صباح در سال۴۸۳ هجری قمری این قلعه را تصرف کرد و اکنون دژ به نام دژ حسن صباح نیز نامیده میشود. عمده شهرت دژ به علت فعالیتهای نظامی-امنیتی حسن صباح درآن بوده است.
دریاچه اوان
در استان قزوین و در منطقه معروف الموت قرار دارد.
دریاچه اوان ۸۹اُمین اثر طبیعی است که توسط سازمان میراث فرهنگی در ۲۰ بهمن ۱۳۸۹ در فهرست میراث طبیعی ایران قرار گرفت.
دریاچه زیبای اُوان در نیمه شمالی الموت، در دامنه کوه خشچال، در فاصله ۷۵ کیلومتری قزوین و در میان چهار روستای اوان، وربن، زواردشت و زرآبادشهر قزوین قرار دارد.
این دریاچه که بیش از هفتاد هزار متر مربع مساحت دارد، در ارتفاع هزار و هشتصد و پانزده متری از سطح دریا واقع شدهاست. طول آن در طویلترین قسمت ۳۲۵ متر و عرض آن ۲۷۵ متر میباشد.
تنها از آب چشمههای کوچک زیرزمینی موجود در بستر دریاچه تغذیه میشود و بخش ناچیزی از آن هنگام بارندگی تأمین میشود اما به صورت سطحی و خیلی کم. عمیقترین بخش آن که توسط یک تیم غواصی در ۱۸ مرداد ماه سال ۹۲ با استفاده از دو دستگاه دایو کامپیوتر سوانتو اندازهگیری شده است ۶٫۸ متر با دمای آب ۲۳ درجه سانتیگراد و میدان دید در زیر آب کمتر از یک متر میباشد که در جنوب شرقی آن واقع شدهاست البته برخی از مردم محلی عمقهای متفاوتی را برای این دریاچه عنوان نمودهاند که تیم غواصی چنین چیزی را تأیید نکرد. بستر دریاچه مملو از لجن و رسوبات تهنشین شده میباشد که حالت چسبندگی بسیاری دارد. از سرریز آب دریاچه نیز رود کوچکی تشکیل میشود که آب آن مورد استفاده کشاورزان روستاهای کوشک و آیین است. در تابستان این دریاچه محل ماهیگیری، آبتنی و قایقرانی و در پاییز، مأمن پرندگان مهاجر مانند قو، غاز،مرغابی و در زمستان با توجه به برودت هوا و یخ زدن سطح آن قابل اسکی سواری است.
دریاچهٔ اُوان احتمالاً ۵۰۰ سال پیش بر اثر لغزش به وجود آمده که این لغزش در حال حاضر غیرفعال است. اعتقادی وجود دارد مبنی بر اینکه این دریاچه بازماندهٔ دریاچه بزرگی در قدیم است.
غیر از گونههای درختی دستکاشت نظیر بید، چنار، تبریزی، سیب، آلبالو، گیلاس، سنجد، فندق و گردو، گیاهان علفی مانند گون، کنگر، شیرینبیان و گونههای مختلف دیگر از خانواده گرامینه و لگومینیوزه هم در حوزه آبخیز اوان وجود دارند. از گیاهان داخل دریاچه هم میتوان به نیبن در آب و گیاهان غوطه ور خوشاب و چنگال آبی اشاره کرد که محیط مناسبی را برای پرورش ماهیانی چون اردک ماهی به وجود میآورند.
از گونههای جانوری اطراف اوان میتوان به کل و بز کوهی – که به علت شکار بیرویه و تخریب زیستگاه آنان کاهش چشمگیری یافتهاند - پلنگ، خرس قهوهای، روباه، شغال، گرگ، گراز، شنگ (نوعی سمور)، سیاه گوش (گربه وحشی) انواع عقابها، دال، دلیچه، شاهین، جغد، کبک، فاخته، دارکوب،سبزقبا، زاغ و انواع گنجشکسانان، قورباغه، لاکپشت و خرچنگ اشاره کرد.
انواع ماهیهایی که در این دریاچه ساکن میباشند عبارتند از:
علاقمندان می توانند تصاویر لین برنامه را در لینک زیر ملاحظه فرمایند:
public-relationship.old.rhc.ac.ir/fa/gallery/251/PhotoList/قلعه.الموت.و.دریاچه.اوان.توسط.بانوان.html
خبرنگار : زینب داداشی