نوع خبر 
 
 
سالروز ولادت باسعادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد.

جوانی، آغاز شکفتن است. جوانی، میلاد دوباره انسان است. انسان در جوانی، بار تکلیف الهی را به تازگی بر دوش گرفته است. خداوند، بسیاری از نعمت هایش را در جوانی به انسان ارزانی می‌دارد. 

حضرت علی اکبر(ع) فرزند بزرگ امام حسین (ع) در مدینه متولد شد. مادر بزرگوار ایشان لیلا دختر ابی مره می باشد. وی زمانی چند در خانه امام حسین علیه السلام به سر برد و روزگاری در زیر سایه حسین (ع) بزیست. لیلا برای امام حسین (ع) پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا صلی الله علیه و آله رویش روی رسول ، خویش خوی رسول ، گفت و گویش گفت و گوی رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید :" هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم "؛ به همین جهت روز عاشورا وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد،امام حسین(ع) چهره به آسمان گرفت و گفت: " اللهم اشهد علی هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الی رؤیة نبیک نظرنا الیه..."

حضرت علی اکبر در کربلا حدود 25 سال داشت.برخی راویان سن ایشان را 18 سال و 20 سال هم گفته اند. او اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (ع) و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا بویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهایش دلیل آن است. وقتی امام حسین (ع) از منزلگاه "قصر بنی مقاتل" گذشت، روی اسب چشمان او را خوابی ربود و پس از بیداری " انا لله و انا الیه راجعون " گفت و سه بار این جمله و حمد الهی را تکرار کرد. حضرت علی اکبر (ع) وقتی سبب این حمد و استرجاع را پرسید، حضرت فرمود: در خواب دیدم سواری می گوید این کاروان به سوی مرگ می‏رود. پرسید:مگر ما بر حق نیستیم فرمود:چرا. پس گفت: "فاننا اذن لا نبالی ان نموت محقین " پس باکی از مرگ در راه حق نداریم.

روز عاشورا نیز پس از شهادت یاران امام، اولین کسی که اجازه میدان طلبید تا جان را فدای دین کند او بود. اگر چه به میدان رفتن او بر اهل بیت و بر امام بسیار سخت بود، ولی از ایثار و روحیه جانبازی او جز این انتظار نبود. وقتی به میدان می رفت،امام حسین(ع) در سخنانی سوزناک به آستان الهی، آن قوم ناجوانمرد را که دعوت کردند ولی تیغ به رویشان کشیدند، نفرین کرد. علی اکبر چندین بار به میدان رفت و رزمهای شجاعانه‏ای با انبوه سپاه دشمن نمود.
پیکار سخت، او را تشنه‏ تر ساخت؛ به خیمه آمد. بی آنکه آبی بتواند بنوشد، با همان تشنگی و جراحت دوباره به میدان رفت و جنگید تا به شهادت رسید. قاتل او مرة بن منقذ عبدی بود.پیکر حضرت علی اکبر (ع) با شمشیرهای دشمن قطعه قطعه شد.وقتی امام بر بالین او رسید که جان باخته بود. امام حسین (ع) صورت بر چهره خونین حضرت علی اکبر (ع) نهاد و دشمن را باز هم نفرین کرد.

"قتل الله قوما قتلوک..."و تکرار می‏کرد که:"علی الدنیا بعدک العفا".و جوانان هاشمی را طلبید تا پیکر او را به خیمه گاه حمل کنند. حضرت علی اکبر ، نزدیکترین شهیدی است که با امام حسین(ع)دفن شده است.مدفن او پایین پای ابا عبد الله الحسین(ع) قرار دارد و به این خاطر ضریح امام،شش گوشه دارد.

 

جوانی از دیدگاه مختلف :

جوانی

جوانی، دوره طوفانی عمر است. جوان اگر چه از مرحله نوجوانی که دوره آشوب شدید است بیرون آمده و به دنیای آرامش نسبی وارد شده است، اما همچنان مثل آتش،‌ برافروخته و شعله ور است. جوانی، دنیای تحول است؛ دنیای بحران و دنیای تغییر و تحولات جسمی و غریزی که سبب بروز حالات روحی و دگرگونی عواطف می شود. جوانی سن توقعات جدید و حتی از نگاهی می توان گفت: سن پرتوقعی ها، طغیان و امیال و رغبت‌هاست؛ از این رو باید به جوانی و جوانان با نگاهی خاص و ژرف نگریست. 

سازندگی کشور در نشاط جوانی

جوان، کانون شور و هیجان، مرکز نشاط و سلامت، قلب تپنده و سرمایه آینده یک ملت است؛ از این رو در برنامه ریزیها و سیاستهای فرهنگی و اجتماعی توجه ویژه ای به این نسل می شود و دولتها برای بهره برداری صحیح و استفاده مطلوب از نیروها و استعدادهای جوانان در امور مختلف سازندگی و اداره کشور،‌ تمام تلاش خود را به کار می گیرند که شور و نشاط و تواناییهای جوانان را، سالم و سازنده برای رفع نیازها و رفاه و آسایش حال و آینده جامعه هدایت کنند.

جوان سرمایه ملی هر کشور

نسل جوان، از آسیب پذیرترین و حساس ترین نیروهای هر کشور است. جوانان، از گذشته های دور همچنان شکار خوبی برای دشمنان اسلام و انقلاب بوده اند. دشمنان انقلاب،‌ امروز به خوبی دریافته اند که غارت و چپاول منابع مادی و معنوی ملل جهان سوم خصوصاً کشورهای اسلامی، منوط به تحریف فرهنگ و ارزشهای ملی و مذهبی و از سوی دیگر تحمیل نگرش غربی و سرانجام اشاعه فساد و بی تفاوتی میان مردم به ویژه نسل جوان است. از این روست که ژرف نگری و دقت در امور جوانان و رفع نیازمندیهای فکری و معنوی آنان اهمیت بیشتری می یابد.

الگوی نسل جوان

نسل جوان همیشه به دنبال الگوی مناسب خود بوده و برای یافتن آن، دو شعار گفتار و عمل را پیش رو قرار داده و به دنبال الگویی است که به گفته های خودش جامه عمل بپوشاند. اگر نسل جوان بین گفتار و کردار الگوی خود تضاد و تعارض ببیند نمی تواند به او اعتماد کرده و از اندیشه های او پیروی کند.
همچنان که راز استقبال و روی آوردن جوانان به امام خمینی (ره) را باید در اهل عمل بودن ایشان جست و جو کرد؛ ‌چرا که جوانان می دیدند که امام (ره) تنها سخن نمی گوید بلکه قبل از سخن گفتن خود به آن عمل می کند.

رشد یا انحراف

پیدایش سوالات جدید و نیازهای تازه، نشانه انحراف و انحطاط فکری و زائیده هوسهای نسل جوان نیست، بلکه نشانه رشد و حیات یک جامعه زنده است؛ البته به شرط آن که اندیشمندان و فرهنگ گستران به وظیفه خود در پاسخگویی و رفع نیازهای این نسل به خوبی عمل کنند، چون تنها پیدایش سؤال، علت رشد فکری در جوان نیست،‌ بلکه می بایست به سؤالاتشان جواب صحیح نیز داده شود تا رشد فکری جوان در خط پوچی و گمراهی نباشد. همانطور که حضرت علی (ع) می فرماید: «ذهن جوان اگر با مطالب حق پر نشود، ‌با مطالب ناحق و پوچ پر می شود؛ از این رو شایسته است اندنیشه و تفکر جوانان را با مطالب منطقی و صحیح غنی سازیم تا نتیجه آن رشد صحیح فکری جوان باشد.»

درمان دغدغه های جوان

شناخت دردها و دغدغه های فکری نسل جوان ضروری است. باید دانست که دردها همیشه نشانه بیماری نیست، بلکه گاه نشانه بیداری نیز هست. برای درمان، باید این نسل نوخواسته را بشناسیم و مزایا و عیبهایش را بدانیم، چه آن که چاره کردن این مشکلات بدون در نظر گرفتن مزایا و بدون احترام گذاشتن به آنها میسر نیست. با بی اعتنایی به این امر محال است که بتوانیم با نسل جوان ارتباط چاره جویانه، مناسب و منطقی برقرار کنیم. عدم برخورد منطقی و آگاهانه، نسل جوان را به انحراف کشانده و آنها را به مکاتب و اندیشه های منحرف سوق می دهد.

جوان و نیاز

بدون تردید در بین همه مراحل عمر آدمی، هیچ مرحله ای به اهمیت مرحله جوانی نیست. واژه جوان یادآور حیاتی پر از نشاط و همراه آن تلاش و کوششی در عرصه های حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. جوان مجموعه ای از استعدادهای شکوفا شده و فشرده از نیروهای ذخیره شده آماده به کار و نام و عنوانش یادآور امیدها و آرزوهاست. دامنه و نوع نیازهای جوان ممکن است فطری یا اکتسابی، طبیعی یا غیرطبیعی باشد. به هر حال انواع نیازها و پیدایش آن در جوانان، عامل تحرک و جنبش و سببی برای دستیابی به رشد، تامین سلامت جسم و روان و شادابی و نشاط آنان است و باید مورد توجه همه برنامه ریزان فرهنگی کشور قرار گیرد.


نیاز اجتماعی و فرهنگی

جوان، خود را عنصری از جامعه و نیازمند معاشرت و همدلی می داند و می خواهد به خانواده، کانون یا گروهی وصل باشد. جوان، نیازمند زندگی در اجتماع و مشارکت در فعالیتهای جمعی است. خود را نیازمند به ادب و اخلاق در روابط اجتماعی می شناسد و به محیطی امن، جامعه ای سالم، ‌افرادی وفادار و پای بند به حق محتاج است. او دوستدار قداست هاست، خواهان ظرافت و هنرورزی در کارها و داشتن زمینه ای جهت ابداع و اختراع و در سایه آن نام و آوازه است. از این رو برای شناخت جوان، باید نیازهایش را شناخت و تواناییهایش را کشف کرد.

ستایش خواهی جوان

جوان شیفته تحسین و تمجید است. به ستایش ها دل می بندد و حاضر است خود را فدای کسی کند که صلاحیت و شایستگی او را تایید کرده و یا به تعریفش پرداخته است؛ به همین دلیل جوان برای کسی که او را ستایش می کند بیشتر از دیگران سرمایه گذاری می کند؛‌ از این رو،‌ شایسته است با ستایش های تشویق کننده و به جا در هدایت فکری و روحی جوانان بکوشیم.

جوان و اشتغال

جوان، خواستار شغلی است که در سایه آن بتواند استقلال خود را در عرصه اقتصادی تامین کند و این برای او یک نیاز و در عین حال یک درخواست است. چه بسیارند مشکلات و نابسامانی هایی که از بیکاری و تنبلی ناشی می شوند. جوان خواستار شغل است ولی نه هر شغلی، بلکه آن کار و شغل که در سایه آن حرمت و آبروی او محفوظ بماند. او نمی تواند با امر و نهی دیگران زندگی کند و نمی تواند سلیقه خود را در خرید اسباب و مایحتاجش نادیده بگیرد و همه این موارد وقتی برای او محقق می شود و وقتی جوان را قانع می کند که او از نظر اشتغال، مشکلی نداشته باشد. امروز مساله اشتغال جوانان، از دغدغه های فکری مسؤلان سیاسی و فرهنگی هر کشور است.

دانشگاه، هدف یا وسیله

بسیاری از جوانان، آینده خود را از دریچه دانشگاه می نگرند. در نظر آنان دانشگاه کانونی است که امیدها،‌ آرزوها و آرمان هایشان بدان جا ختم می شود. چنان چه جوان به دانشگاه راه یابد و پیوند او با دانشگاه برقرار شود. گویی بخش دیگری از هویت اجتماعی اش تکوین می یابد، در این صورت برای مدت کوتاهی، دغدغه ای از جهت هدف زندگی و جایگاه اجتماعی خود ندارد؛ اما پس از گذشت مدتی از ورود به دانشگاه، همه چیز برایش عادی شده و این سؤال مطرح می‌‍شود که من به عنوان یک جوان، غیر از دانشجو چه چیزی هستم؟‌بدون جواب ماندن پرسش‌های اساسی، احساس بی هویتی او را رنج می‌دهد؛ اما اگر دانشگاه نه به عنوان یک هدف، بلکه به منزلة وسیله‌ای برای جوان، مطرح باشد خطر فقدان هویت او را آزار نخواهد داد.

زندگی مشترک

از مراحل مهم زندگی، اقدام به تشکیل خانواده است که غالباً در آغاز جوانی تحقق می‌یابد. اگرچه ریشه ازدواج، یک نیاز روحی و روانی است اما این رویداد همچون یک منشور، ابعاد مختلفی دارد،‌که از جمله می‌توان به یافتن هویت اجتماعی اشاره کرد. جوان،‌ زمانی می تواند به یک ازدواج موفق و پایدار اقدام کند که ابتدا درک صحیحی از خویشتن و هویت فردی خود داشته باشد و علاوه بر آن،‌ برداشت منطقی و استواری از معنا و مفهوم زندگی، ازدواج و شریک زندگی‌اش، کسب کند. در این صورت،‌ ازدواج می تواند در تکوین و تکامل هویت اجتماعی جوان مؤثر باشد.

هویت دینی

فرهنگ اسلام، جوان را در جایگاهی ارزشمند و بلند قرار داده و تعابیر والایی را در شأن او آورده است. دین اسلام، جوان را به ملکوت نزدیکتر از دیگران می داند و معتقد به تکریم و بزرگداشت اوست. در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده که فرموده‌اند:
فضیلت جوان عابد که از آغاز جوانی عبادت کند بر پیری که وقت کهولت به عبادت بپردازد، همانند فضیلت پیغمبران بر دیگر مردمان است.

 
جوان در نگاه احادیث و بزرگان

 

حضرت رسول (ص) می‌فرمایند: خداوند بر وجود جوان عبادت پیشه بر ملائکه می نازد و مباهات می کند. پیامبر خدا (ص) همچنین می‌فرمایند: خداوند جوانی را که جوانیش را در بندگی خدا بگذراند دوست می دارد.


دوشنبه 19 خرداد 1393  5:33

آخرين تاريخ بازديد : يکشنبه 2 دى 1403  22:16:1
تعداد بازديد از اين خبر : 3023
indian sex video italiano porno malay porn video peliculas porno malay porn xxx porno