نوع خبر 
 
 
مصاحبه با بیمارجوانی که پیوند قلب شد
در بخش سی سی یو اف در انتهایی ترین اتاق بخش پسر جوانی با چشمانی روشن و نگاهی محجوب خوابیده بود با ورود من به آرامی از جایش بلند شد ومودبانه و متواضعانه روی تخت نشست .

اسمش محمد است و متولد 1371 می باشد بزرگترین فرزند خانواده است دیپلم برق صنعتی دارد و با ماشین پدرش کارمی کند .


محمد چه مدتی است بیماری قلبی دار ید؟
دو ماه است .از دو ماه پیش درد سینه و نفس تنگی زیای داشتم وبه دکتر که مراجعه کردم چون فشارم پایین بود ،(فشارم روی شش بود) برایم سرم زدند وبعد ازچند ساعتی مرخص شدم ولی چون نفس تنگی وسرفه ام خیلی زیاد بود دوباره به دکترمراجعه کردم بعد از آزمایش و سی تی اسکن باز مرا مرخص کردند واین بار من به بیمارستان اهواز مراجعه کردم ولی به محض ورد، ازهوش رفتم وقتی به هوش آمدم که یک روز گذشته بود و من د ربخش سی سی یو بستر ی بودم .دکتر قلدرچی که مرا اکو کرد گفت که باید پیوند قلب بشوم و مرا به بیمارستان قلب شهید رجایی تهران معرفی کرد.

وقتی به شما گفتند که باید پیوند قلب بشوید چه حالی شدید؟
نترسیدم چون من خیلی به مردم کمک میکنم و می دانستم که خداهم مرا به حال خودم نمی گذارد .



چه موقع به بیمارستان قلب مراجعه کردید ؟
من 19تیرماه به تهران آمدم و ودر سی سی یو بستری شدم ،دکتر امین و دکتر نادری مرا دیدند و بعد از یک هقته دکتر قویدل مرا عمل کرد .

می دانید قلب پیوندی که در سینه داری مال چه کسی است ؟
مال یک مرد 27 ساله که در اثر مرگ مغزی قلبش را به من اهدا کردند.

یعنی بدون اینکه مدتها در نوبت بمانید و یا هزینه ای پرداخت کنید قلب تازه ای را دریافت کردید ؟
بلی .

چه احساسی دارید؟
خدا را شکر می کنم .

هیچ وقت فکر می کردید که یک زمانی اینچنین اتفاقی برایتان بیفتد؟
نه من چون خیلی کار می کردم بدن ورزیده ای دارم درسته که لاغرم ولی قوی هستم .

محمد بعد از عمل از نظر احساسی و عاطفی تغییر نکردید ؟
نه هیچ تغییری نکردم همانی هستم که بودم .

ازدواج کردید ؟
نه نامزد دارم . دخترعمویم شیرینی خورده من است .

از بیماری و عملت خبر دارشده است ؟
بلی. ما سه ماه پیش نامزد کردیم و مشکل قلبی من دو ماه پیش شروع شده .

تصمیم داری چه وقت ازدواج کنید؟
نمی دانم ولی میدانم که به این زودی آمادگی نخواهم داشت .

دوست دارید چند تا بچه داشته باشید ؟
اگر وضع مالی ام خوب باشد سه تا بچه دوست دارم .

وقتی برگردید خانه، به همان کار قبلی ادامه میدهید؟
نه، فعلا" که تا یک مدتی بیکارم ، تا حالم خو ب شود و بعد هم باید یک کار سبک پیدا کنم یا یک مغازه جور کنم .

سرمایه اینکار را دارید ؟
نه باید جور کنم با وام و قرض ، خدا بزرگ است .

محمد اگر زمانی برای خودتان مشکلی پیش بیاید دوست داری اعضای بدنت را به کسی اهدا کنند ؟
بله چون به درد من که دیگر نمی خورد حداقل یکی دیگر از آن استفاده کند.

اگر خانواده کسی که قلبشو به شما هدیه داده ببینید، چه کار می کنید؟
من برای بچه هاشون دعا می کنم و نماز می خوانم.

حرف های ما که تمام شد پدر محمد با لباس های محمد آمد چشمهایش احساس مبهمی داشت حالتی بین نگرانی و امیدواری .
بعد از 22 روز استرس و دلواپسی در بیمارستان ، پسرش را مرخص کرده بودند و به اتفاق هم عازم شهرشان بودند .

از پدر محمد پرسیدم چه احساسی دارید ؟
گفت خدا پسرم را دوباره به من داد. ان شاالله خدا دل همه مریض ها را شا د کند .من از دکتر امین ، دکتر نادری ، دکتر سلطانی و دکتر قویدل تشکر می کنم و دستهایشان را می بوسم و از همه پرستاران بخش سی سی یو و آی سی یو تشکر می کنم، زحمت خیلی زیادی برای پسر من کشیدند .


گزارشگر:معصومه قدیری
عکس:اکبر جعفری





سه شنبه 10 مرداد 1391  7:28

آخرين تاريخ بازديد : پنجشنبه 29 آذر 1403  10:15:42
تعداد بازديد از اين خبر : 4371
indian sex video italiano porno malay porn video peliculas porno malay porn xxx porno