مصاحبه با آقای عبدالعلی رضایی برادر شهیدمیکائیل رضائی
-اگر ممکن است نسبت خود را با شهید بگوئید وزندگینامه مختصری از ایشان بفر مائید؟
من برادر شهید میکائیل رضائی هستم که ایشان برادر بزرگ من بودند. در سال 1366در کردستان که حدودا 30 ساله بودند شهید شدند.مهندس عمران وفرمانده جهاد سازندگی بودندکه در جبهه مشغول به انجام این کار بودند.
ایشان دو پسر دارنداولی 35 ساله و در حال حاضر پزشک متخصص اورولوژیست ودومی فوق لیسانس کامپیوتر ویک دختر فوق لیسانس علوم اجتمایی دارند. -از ویژگی ها ی اخلاقی ایشان برای ما بفر مایید؟
خیلی مهربان و مردم دار بودند بطوری که در جایی که ما زندگی می کردیم همه او را می شناختند .در زنجان چون در جهاد سازندگی کار می کرد برای همه شناخته شده بود .یکسری پروژه هایی عمرانی نیز به اسم او ثبت شده بود . -خبر شهادت اورا چگونه دادند؟
در ابتدا دامادمان چون با ایشان هم رزم بودند اطلاع یافتندکه او هم به دایی ام اطلاع دادند. به مادرم گفته بودند مجروح جنگی شده است بعد به او خبر شهادتش را دادند . از جبهه برای شما چه سوغاتی هایی می آوردند؟
پوکه های گلوله که ما از آن ها گردنبند ودستبند درست می کردیم . -آیا حضورشان در زندگی احساس می شود؟
بله. مخصو صا برای پدر مادر بیشتر احساس می شود. -اگر شهیدتان زنده بود در چه زمینه ای فعالیت می کردند ؟
ایشان اگر قید حیات بودند حتما یکی از مدیران ارشد در حوزه کار ی خودشان می شدند ودر همان جهاد سازندگی فعالیت می کردند ولی یقینا" ارزشی که ایشان اکنون در نزد خداوند دارند خیلی بالاتر از اینها می باشد. -واژه شهادت را تعریف کنید؟
در درون شهادت آنقدر معنا پیدا می شود و هست که این سرنوشت نصیب هر کسی نمی شود و شهادت را خداوند برای افراد برگزیده خود انتخاب می کند. - در زندگی متاهلی با همسرش چگونه بودند؟
از او راضی بودند وهمیشه از اخلاق او تعریف می کردند. -خاطره ای از ایشان به یاد دارید ؟
در زمان شهادت ایشان من 9 ساله بودم .خاطرات زیادی از او به یاد ندارم .ولی یادم می آید تویوتای قرمز رنگی داشتند که وقتی ازجبهه برای مرخصی کوتاه می آمدند ما را سوار ماشین می کردند و می گردوندند. -به عنوان برادر شهید چه توصیه ای به جوانان امروزی دارید؟
آنها جهت حفظ ناموس ودفاع کشور و در راه عقایدشان شهید شدند .در حال حاضر که در کشورما جنگ نیست ولی کشور ما به طریقهای دیگری از طرف دشمنان تهدید می شود ،ان شاءالله ما جوانان بتوانیم ادامه دهنده راه آنها طبق نیازی که اکنون اعلام می گردد حافظ منافع و ناموس کشورمان باشیم.
در آخر بنده از حسن توجه جناب آقای دکتر جلالی ریاست محترم مرکز کمال تشکر را دارم از وقتی که ایشان مدیریت این مرکز را به عهده گرفتند در کنار ارتقاء خدمات بالینی و سایر مسائل ارزش های دینی و مذهبی روز به روز ارتقاء پیدا می کند برای ایشان و شما همکاران روابط عمومی و کسانی که در این راه قدم بر می دارند آرزوی توفیق و موفقیت می کنم.
